چکیده:
نظریه مدیریت استراتژیک تا کنون موفق به ارائه راهکارهایی برای تمام مشکلات مفهومی و عملی مطرح شده از سوی متخصصان نشده است. علاوه بر این، در شرایط بحران اقتصادی کنونی، مختصات تحلیل استراتژیک و برنامهریزی استراتژیک باید با هدف ارائه راهکارهای منطبق با مشکلات کنونی پیش روی سازمانها بازتعریف شود. سناریوهای بازیابی استراتژیک شرکت ها باید از سناریوهای بازیابی اقتصاد کلان پیروی کنند، در نتیجه تلاش شرکت ها دیگر در سطح اقتصاد کلان پیامدی ایجاد نخواهد کرد. این اقدام انتقادی قصد دارد مجموعه ای از محدودیت های مفاهیم مدیریت استراتژیک را توضیح بدهد و نشان دهد که از چه رویکردهایی می توان برای ایجاد مفاهیم جدید استفاده کرد و کدام یک رویکرد مناسب تری است.
کلیدواژه ها: سناریوی بازیابی، برنامهریزی استراتژیک، مدیریت استراتژیک پایدار، نزدیک بینی استراتژیک، نسبیت استراتژیک
Abstract
The strategic management theory has not yet managed to offer solutions to all the conceptual and practical challenges launched by specialists. Moreover, in the context of the current economic crisis, there is the need to redefine the coordinates of the strategic analysis and strategic planning with the purpose of offering solutions adapted to the difficulties that the organizations are confronted with in the present. The scenarios of companies’ strategic recovery must follow macroeconomic recovery scenarios, thus the effort of companies will not produce consequences at the macroeconomic level either.
The critical demarche proposes to outline a series of limitations of the strategic management concepts and indicate what manners of developing concepts new could be approached and which would be the appropriate method.
Keywords: the recovery scenario, strategic planning, sustainable strategic management, strategic myopia, the strategic relativity.
چکیده
کلمات کلیدی
- مقدمه
- تأثیر بحران بر مدیریت استراتژیک
- عناصر اصلی در نظریه مدیریت استراتژیک
- متدولوژی
- نتیجه گیری
تقدیر و تشکر
Abstract
keywords
- Introduction
- Crisis influence on strategic management
- Critical elements in the strategic management theory
- . Methodology
- Conclusions
Acknowledgements
-
نتیجه گیری:
روش پویاتری برای نظریه مدیریت استراتژیک مورد نیاز است. تأثیر عوامل محیطی کلان در طول بحران معمولاً نمایانگر پدیده ای است که به دلیل تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی و به دلیل اثر تشدید شونده ای که ایجاد میکنند تأثیر بیشتری نسبت به گذشته دارند. آشفتگی های ناشی از اقتصاد بحران زده، افق زمانی و فضایی مورد استفاده در برنامهریزی استراتژیک را مختل می کند؛ بنابراین برنامهریزی استراتژیک سنتی و مدیریت استراتژیک مبتنی بر این برنامهریزی معمولاً غیر حرفه ای است. نظریه مدیریت استراتژیک باید بیشتر بر مطالعه شرکت های کوچک و متوسط تمرکز کند که سهم زیادی از اقتصاد تعدادی از سازمانها را تشکیل می دهند. علاوه بر این، توصیف نظری مفروضات کاربردپذیری استراتژی ها به شناسایی گزینه های مناسب برای هر سازمان (فارغ از اندازه آن) کمک خواهد کرد و امکان پیادهسازی بهتر استراتژی ها را فراهم خواهد کرد.
رویکرد جدید نظریه مدیریت استراتژیک بدون انطباق با روندهای کنونی امکانپذیر نیست: ترکیب مفهوم استراتژی پایدار، بازنگری در مفاهیم اصلی مطابق با تحولات بازار، تأکید بر ضرورت دیدگاهی کلی در بلندمدت که ژرف نگری لازم برای دستیابی به اهداف پیشنهادی را تضمین کند. این رویکرد ابتدا باید به عنوان اقدامی در نظر گرفته شود که مبنای آن اصول جدید تفکر استراتژیک و مختصات جدید درک آن چیزی است که در اقتصاد جهان رخ میدهد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.