1ـ1 مقدمه
انعطافپذیری یکی از اجزاء آمادگی جسمانی و یک بخش کلیدی در پیشگیری از آسیب و بهبود اجرای ورزشی میباشد ( ). در افراد غیرفعالی که عادت به زندگی کم تحرک دارند، عضلات و تاندونهایشان کوتاه و فاقد قابلیت کشش میشوند. به عبارت دیگر دستگاه عضلانی در نتیجه بیتحرکی، به تدریج قابلیت ارتجاعی خود را از دست میدهند و در نهایت دچار کاهش قابلیت کشش میشود( ). برای توسعه سریع انعطافپذیری، تمرینات مربوط به گرم کردن اجرا میگردد که در نتیجه اجرای یکسری حرکات کششی تا میزان محدودی میتوان برانعطافپذیری افزود، لیکن این نوع تمرینات به تنهایی نمیتواند سبب بهبود انعطافپذیری در درازمدت شود( ). امروزه تمرینات کششی به منظور توسعه انعطافپذیری، بخش مهمی از هر نوع فعالیت جسمانی به شمار میرود ( ).
چندین شیوه کششی شامل ایستا[1]، پویا[2] و تسهیل عصبی ـ عضلانی گیرندههای عمقی[3] (PNF) افزایش در انعطافپذیری را نشان دادهاند( ). برخی از مطالعات پیشین نشان دادهاند که روش کششی PNF افزایش بیشتری را در دامنه حرکتی نسبت به سایر روشها ایجاد میکنند ( ). اگرچه برخی از مزایای استفاده از روشهای کششی PNF مشخص شده است اما کارایی بیشتر این روشها در تحقیقات هنوز مورد سؤال است ( ).
چندین نوع روش کششی PNF وجود دارد که عبارتند از: CR[4]، HR[5]، CRCA[6] و SRHR[7] و ACR[8] ( ).
شماری از مطالعات شیوه SRHR را در تحقیقات خود به کار بردهاند و هرکدام زمانهای متفاوتی را برای نگهداری انقضاض ایستا (MVIC)[9] ذکر کردهاند ( ). در نتیجه تعیین مؤثرترین زمان نگهداری انقباض ایستا در این شیوه باید بررسی شود. در صورتیکه زمان کوتاهتر MVIC، افزایش یکسانی ا در دامنه حرکتی (ROM)[10] در مقایسه با یک زمان طولانیتر ایجاد کند، مربیان و ورزشکاران ممکن است شیوهای که زمان کمتری را صرف کند، ترجیح دهند.
2ـ1 بیان مسأله
تمرینات انعطافپذیری به طور کلی به عنوان یک بعد مهم در اجراهای ورزشی پذیرفته شده است و بطور وسیعی بعنوان یک شیوه مؤثر در درمان و پیشگیری از آسیبها مورد استفاده قرار گرفته است. تمرینات کششی برای افزایش قابلیت کشسانی بافت،[11] و بدین طریق افزایش دامنه حرکت مفاصل ویژه طراحی شدهاند. اعتقاد بر این است که افزایش دامنه حرکت عملکردهای ورزشی را بهبود و شدت و تعداد آسیبها را کاهش میدهد ( ). با وجود اینکه عوامل ارثی نقشی تعیین کننده در انعطافپذیری ایفاء میکنند، حرکتپذیری[12] مفصل میتواند از طریق یک برنامه منظم حرکات توسعه دهنده انعطافپذیری حفظ و یا توسعه داده شود.( )
اجزاء مقاوم غیرفعال[13] و انقباضی فعال[14] در برابر کشش عضله مقاومت ایجاد میکنند و روشهای ویژهای برای کاهش مقدار چنین محدودکنندههایی پیشنهاد شدهاند( ).
به منظور توسعه انعطافپذیری، روشهای کششی مختلفی ارائه شدهاند که محققین بطور کلی آنها را به سه دسته ایستا، پویا PNF تقسیم نمودهاند ( ). روش کششی ایستا عبارت است از کشیدن عضله تا نقطه احساس مقاومت و حفظ این وضعیت به مدت 6 تا 60 ثانیه ( ) شیوه کششی پویا، متضمن حرکات تابی یا فعال میباشد. در این نوع کشش، گروه عضلات در حالت کشیدگی نگه داشته نمیشوند، بلکه از حرکات پویای مکرر در یک زمان کوتاه استفاده میشود ( ). به عقیده کنت و وس، PNF عبارت است از تسریع یا توسعه مکانیسم عصبی، عضلانی از طریق تحریک گیرندههای عمقی ( ).
از رایجترین روشهای PNF که ورزشکاران در تمرینات خود مورد استفاده قرار میدهند، روش SRHR است که به عقیده برخی محققین انعطافپذیری را بیش از سایر روشهای کششی معمول PNF افزایش میدهد ( ). روش SRHR شامل انقباض ایستای عضلات مخالف[15]، پس از انقباض عضلات موافق است[16]( ) و از آنجاییکه هر دو گروه عضلانی موافق و مخالف در این روش منقبض میشوند، با تحریک گیرندههای عمقی درون عضلانی از طریق بازداری اتوژنیک[17] و بازداری دوسویه[18] موجب انبساط (راحتی)[19] در عضله تحت کشش میشود.
متون متعددی که از روش SRHR استفاده کردهاند، هر کدام زمانهای متفاوتی را برای نگهداری MVIC توصیه نمودهاند( ). در حالیکه برخی از متون زمان مشخصی را برای MVIC ذکر نکردهاند( )، برخی از محققین 3 ثانیه MVIC را در روشهای مختلف PNF مورد حمایت قرار دادهاند( ). در مطالعات دیگر 5 ثانیه ( ) و 6 ثانیه MVIC ( ) نیز مورد استفاده قرار گرفته است. بعلاوه، ابهام وقتی بیشتر میشود که محققان 7 ثانیه ( )، 7 تا 8 ثانیه ( )، 10 ثانیه ( )، 15 ثانیه ( ) و حتی تا بیش از 20 ثانیه MVIC ( ) را نیز بکار بردهاند.
مطالعه حاضر تأثیر 5، 10 و 15 ثانیه MVIC در کشش PNF به روش SRHR را بر توسعه دامنه حرکتی مفصل ران مورد بررسی قرار میدهد. در واقع محقق در جستجوی پاسخ به این سؤال است که آیا بین زمانهای 5، 10 و 15 ثانیه MVIC در روش SRHR تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
3ـ1 ضرورت و اهمیت تحقیق
انعطافپذیری در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است و اهمیت آن در همه فعالیتهای ورزشی، حرکت درمانی و توانبخشی[20] امروز، مورد قبول همه پژوهشگران و دستاندرکاران قرار گرفته است. انعطافپذیری از طریق تمرینات روشهای مختلف کششی قابل توسعه میباشد. هدف کلی این تمرینات دوباره بدست آوردن یا ایجاد کردن فعالیت بافتهایی است که مفاصل را احاطه کردهاند ( ).
از آنجائیکه آسیب میتواند ناشی از کشش سریع عضلانی باشد که بخوبی آسوده نشدهاند، طرفداران تمرینات کششی عضلانی اغلب بر روی میزان آسودگی عضلات در خلال استفاده از روشهای کششی تأکید دارند( ). یکی از موثرترین روشهای کششی که باعث آسودگی عضلات تحت کشش میشود، روش کششی PNF است. از سوی دیگر، قابلیت کشش عضلات همسترینگ در پیشگیری از آسیب، حفظ تعادل عضلانی و وضعیت بدنی،[21] حفظ کامل دامنه حرکتی مفاصل، عملکرد مطلوب عضلانی ـ اسکلتی و بهبود اجرا در ورزش با اهمیت است( ). بعلاوه. کاهش قابلیت کشش عضلات همسترینگ با درد کمر، انحرافات وضعیت بدن، محدودیت در راه رفتن و خطر زمین خوردن در ارتباط است( ). همچنین بدلیل اهمیت قابلیت کشش عضلات همسترینگ است که اندازهگیری آن در بیشتر برنامههای آزمون آمادگی جسمانی گنجانده شده است( ). لذا، آگاهی از نحوه اجرای مؤثرترین روش کششی به منظور افزایش دامنه کشش ضرورت پیدا میکند.
در خصوص روش PNF، اگرچه فواید استفاده از آن در کشش مورد قبول واقع شده، لیکن در مورد برخی خصوصیات از جمله زمان نگهداری MVIC، تحقیقات بعمل آمده در خارج از کشور محدود و در داخل کشور تنها میتوان به یک تحقیق صورت گرفته اشاره کرد.
بیشتر تحقیقات که در این زمینه صورت گرفته، اثرات کوتاه مدت روشهای کششی PNF بر دامنه حرکتی بررسی شده است (ornelius 1987, schmitt 1999, Nelson 1991, Bonnar, 2004) تنها در دو تحقیق اثرات بلندمدت روشهای کششی PNF بر توسعه دامنه حرکتی بررسی شده است. (فهیمی 79، Rouland 2003) که از طرفی تحقیقات مذکور بر روی زنان صورت گرفته و از سوی دیگر نتایج آنها متناقض است، لذا در مورد اثرات زمانهای مختلف MVIC بر توسعه دامنه حرکتی توافق نظر وجود ندارد.
نتایج این تحقیق نشان خواهد داد که مطلوبترین زمان نگهداری انقباض ایستا در این روش کدام است. برای استفاده در اختیار ورزشکاران، مربیان، فیزیوتراپیها و متخصصان تربیت بدنی و علوم ورزشی قرار گیرد تا در تمرینات آمادهسازی ورزشکاران و قهرمانان در دوره گرم کردن و نیز بازتوانی و توانبخشی استفاده نمایند. از سوی دیگر ضمن مشخص نمودن دستورالعمل صحیح برای استفاده از این روش کششی، زمینهای برای انجام تحقیق توسط دیگران فراهم گردد.
4ـ1 اهداف تحقیق
الف) هدف کلی
بررسی تأثیر 5، 10 و 15 ثانیه انقباض ایستا (SRHR) در روش کششی PNF بر توسعه دامنه حرکتی عضلات همسترینگ پای غیرغالب مردان غیرورزشکار، هدف کلی این تحقیق است.
ب) اهداف اختصاصی
1ـ بررسی تأثیر 5 ثانیه انقباض ایستا (SRHR) در روش کششی PNF بر توسعه دامنه کشش عضلات همسترینگ پای غیرغالب آزمودنیها
2ـ بررسی تأثیر 10 ثانیه انقباض ایستا (SRHR) در روش کششی PNF بر توسعه دامنه کشش عضلات همسترینگ پای غیرغالب آزمودنیها
3ـ بررسی تأثیر 15 ثانیه انقباض ایستا (SRHR) در روش کششی PNF بر توسعه دامنه کشش عضلات همسترینگ پای غیرغالب آزمودنیها
4ـ بررسی تأثیر 5 و 10 ثانیه انقباض ایستا در روش کششی PNF بر توسعه دامنه کشش عضلات همسترینگ پای غیرغالب آزمودنیها
5ـ بررسی تأثیر 5 و 15 ثانیه انقباض ایستا در روش کششی PNF بر توسعه دامنه کشش عضلات همسترینگ پای غیرغالب آزمودنیها
6ـ بررسی تأثیر 10 و 15 ثانیه انقباض ایستا در روش کششی PNF بر توسعه دامنه کشش عضلات همسترینگ پای غیرغالب آزمودنیها
7ـ بررسی تأثیر 5، 10 و 15 ثانیه انقباض ایستا در روش کششی PNF بر توسعه دامنه کشش عضلات همسترینگ پای غیرغالب آزمودنیها
5ـ1 پیشفرضهای آزمون
1ـ آزمودنیها حداکثر سعی و تلاش خود را در اجرا صحیح آزودن بکار خواهند گرفت.
2ـ آزمودنیها در شرایط یکسانی تمرین کرده و اندازهگیری میشوند.
6ـ1 فرضیههای تحقیق
1ـ 5 ثانیه MVIC در روش کششی SRHR بر دامنه حرکتی مفصل ران تأثیر دارد.
2ـ 10 ثانیه MVIC در روش کششی SRHR بر دامنه حرکتی مفصل ران تأثیر دارد.
3ـ 15 ثانیه MVIC در روش کششی SRHR بر دامنه حرکتی مفصل ران تأثیر دارد.
4ـ بین تأثیر 5، 10 و 15 ثانیه MVIC در روش کششی SRHR بر دامنه حرکتی مفصل ران تفاوت وجود دارد.
7ـ1 محدودیتهای تحقیق
الف) محدودیتهای تحت کنترل
1ـ سن: دامنه سنی آزمودنیها بین 18 تا 24 بود.
2ـ مفصل مورد مقایسه: در این تحقیق مفصل ران مورد بررسی قرار گرفت.
3ـ استفاده از وسایل سنجش یکسان و نیز همزمانی انجام آزمونها
4ـ هیچیک از آزمودنیها ناراحتی عصبی، اسکلتی و عضلانی در خلال برنامه تمرین و 6 ماه قبل از آن نداشتند.
ب) محدودیتهای خارج از کنترل
1ـ میزان انگیزش شرکتکنندگان در تمرینات که ممکن است تلاش کافی در این زمینه بکار نگیرند.
2ـ عدم توانایی کنترل افراد در خارج از اوقات برنامه تمرین.
3ـ میزان فعالیت، استراحت، تغذیه و کلیه مسائل محیطی خارج از اوقات برنامه تمرین.
4ـ عوامل ژنتیکی که بر روی دامنه حرکتی مفصل ران تأثیرگذار هستند.
8ـ1 متغیرهای تحقیق
الف) متغیر مستقل: در این تحقیق روش کششی SRHR-PNF متغیر مستقل است.
ب) متغیر وابسته: میزان دامنه کشش عضلات همسترینگ پای غیرغالب آزمودنیها، متغیر وابسته میباشد.
9ـ1 تعریف عملیاتی واژهها و اصطلاحات
ـ عضلات آگونیست (موافق) Agonist
عضلاتی هستند که مستقیماً مسئول حرکت هستند و با انقباض خود مفصل را در دامنه حرکت طبیعی خود حرکت میدهند ( ). در این تحقیق گروه عضلات چهار سر رانی آگونیست بودند.
ـ عضلات آنتاگونیست (مخالف) Antagonist
عضلاتی هستند که ضد عضلات موافق عمل کرده و عضو را به وضعیت اولیه برمیگردانند( ) در این تحقیق گروه عضلانی همسترینگ آنتاگونیست بودند.
ـ بازداری دوسویه (بازداری مقابل و معکوس) Reciprocal inhibition
مادامی که عضله موافق یک اندام را در سرتاسر حرکتیاش حرکت میدهد، بازداری دوسویه از فعالیت عضله مخالف جلوگیری میکند( ).
ـ بازداری اتوژنیک (بازتاب کششی معکوس) Autogenic inhibition
تحریک اندامهای وتری گلژی به منظور وقفه یا استراحت در یک عضله است( )
ـ روش کششی PNF
روش تسریع یا توسعه مکانیسم عصبی ـ عضلانی از طریق تحریک گیرندههای عمقی که میتواند باعث شل شدن یا استراحت عضله شود( ) در این تحقیق روش کششی SRHR-PNF استفاده گردید.
ـ روش Slow-Reversal-Hold-Relax
انقباض ایستای عضلات مخالف و پس از آن انقباض درونگرای عضلات موافق است( ).
ـ راحتی عضلانی (انبساط و شل بودن عضلانی) Relaxation
پایین بودن انقباضات و حداقل کوشش عضلانی و یا حذف و به حداقل رساندن کوشش و انقباضات عضلانی را راحتی عضلانی تعریف میکنند( ).
[1] – static stretch
[2] – Ballistic stretch
[3] – Proprioceptive nevroumvscular facilitation
[4] – Contract-Relax
[5] – Hold-Relax
[6] – Contract – Relax – Contract – Agonist
[7] – Slow-Reversal-Hold-Relax
[8] – Angonist-Contract-Relax
[9] – Maximum Volvntary isometric contraction
[10] – Range Of Motion
[11] – Etasticity
[12] – Mobility
[13] – Passive resistive component
[14] – active contractile component
[15] – Antagonist
[16] – Agonist
[17] – Autogenic inhibition
[18] – Reciprocal inhibition
[19] – Relaxation
[20] – Rehabilitation
[21] – Posture
2ـ1 بیان مسأله 4
3ـ1 ضرورت و اهمیت تحقیق 7
4ـ1 اهداف تحقیق 9
5ـ1 پیشفرضهای آزمون 11
6ـ1 فرضیههای تحقیق 11
7ـ1 محدودیتهای تحقیق 11
8ـ1 متغیرهای تحقیق 12
9ـ1 تعریف عملیاتی واژهها و اصطلاحات 13
فصل دوم – ادبیات و پیشنه تحقیق
1ـ2 مقدمه
2ـ2 انعطافپذیری 16
3ـ2 انواع انعطافپذیری 17
3ـ2 عوامل محدودکننده انعطافپذیری 19
5ـ2 فواید برنامه تمرینی کششی 22
6ـ2 کشش عضلانی و پیشگیری از آسیب 24
7ـ2 رخدادهای هنگام کشش عضلانی 27
8ـ2 چه موقع کشش را انجام دهیم؟ 29
9ـ2 مبانی نروفیزیولوژیک کشش 32
1ـ9ـ2 دوکهای عضلانی 32
2ـ9ـ2 اندام وتری گلژی 34
3ـ9ـ2 بازتاب کششی 35
فصل سوم – روش شناسی تحقیق
1-3 جامعه آماری
2-3 نمونه و روش نمونهگیری
3-3 ابزار اندازهگیری
نوع تحقیق
3-4 طرح تحقیق
3-5 مراحل اجرای تحقیق
فصل چهارم – تجزیه و تحلیل آماری
توصیف آماری دادهها 68
جدول (1-4) شاخصهای آماری سن آزمودنیها در گروههای تجربی 1،2 و 3 69
نمودار (1-4). توزیع میانگینهای سن آزمودنیها در گروههای تجربی 1،2 و 3 69
جدول (2-4) شاخصهای آماری قد آزمودنی ها در گروههای تجربی 1،2و3 70
نمودار (2-4) توزیع میانگین قد آزمودنیها در گروههای تجربی 1،2و3 70
جدول (3-4). شاخصهای آماری وزن آزمودنیها در گروههای تجربی 1،2 و 3 71
نمودار (3-4). توزیع میانگین وزن آزمودنیها در گروههای تجربی 1،2و3 71
جدول (4-4). شاخصهای آماری دامنه کشش عضلات همسترینگ (آزمون SLR) در پیشآزمون و پسآزمون گروه تجربی 1 72
آزمون فرضیههای تحقیق 75
آزمون فرضیه دوم 76
آزمون فرضیه سوم 77
آزمون فرضیه چهارم 80
خلاصه تحقیق 83
یافتههای تحقیق 84
بحث و نتیجهگیری 85
پیشنهاد برخاسته از تحقیق 90
پیشنهادات برای تحقیقات بعدی 92
بحث و نتیجهگیری
نتایج این تحقیق نشان داد که روش کششی بصورت (SRHR-PNF) با سه دوره زمانی انقباض ایستا موجب افزایش معنیداری در دامنه کشش مفصل ران افراد غیر ورزشکار شده است. یافتههای تحقیق در خصوص تأثیر تمرینات کششی PNF بر افزایش دامنه کشش (فرضیههای اول، دوم و سوم)، با یافتههای پیشین کلخوران73، صداقتی76، ذوالاکتاف83، فهیمی79، قاسمی80، رضاقلیزاده80، راغی81، مارک2005، رولاندز2003، اشمیت1999، فربر2002، اسپرونگا2001، فلاند2001، شوبک2004، بونار2004، فلاند2004، فونک2003 و بورک2001 همخوانی دارد. افزایش دامنه کشش عضلانی بدلیل اینکه حرکات و تمرینات کششی طبق مباحث ذکر شده در فصل ادبیات تحقیق، ماهیتاً موجب افزایش دامنه کشش عضلانی میشوند، قابل انتظار بود. این افزایش دامنه کشش به میزان معنیداری زیاد(00/0) نشان دهنده این مطلب است که میتوان از روش کششی PNF بطور مؤثری جهت بهبود و توسعه انعطافپذیری در طی برنامههای آمادگی جسمانی استفاده نمود.
در این تحقیق فرض بر این بوده است که هرچه مدت حداکثر انقباض ایستای ارادی (MVIC) بکار گرفته شده در روش SRHR-PNF طولانیتر باشد. افزایش بیشتری در دامنه حرکتی مشاهده خواهد شد، به دلیل اینکه بازداری اتوژنیک، آسودگی عضلانی بیشتری را ایجاد میکند. به هر حال، روش کششی SRHR تفاوت معنیداری را بین 5، 10 و 15 ثانیه MVIC در افزایش دامنه را نشان نداد. این شاید اولین تحقیقی است که تأثیر سه دوره زمانی 5، 10 و 15 ثانیه MVIC در روش کششی SRHR را با هم مقایسه نموده است. این یافتهها نتایج تحقیقات دیگر را که رابطه بین مدت زمان نگهداری انقباض ایستا و افزایش دامنه کشش را بررسی کرده بودند، حمایت میکند (بونار2004، اشمیت1999، نلسون1991، کورنکیوس1986 و 1987، فهیمی79).
نلسون1991، تأثیر 3،6و10 ثانیه MVIC در روش کششی SRHR بر دامنه کشش چرخش داخلی شانه، کورنلیوس1986 و 1987 تأثیر 3و6 و نیز 6و10 ثانیه MVIC را بر دامنه کشش مفصل لگن، اشمیت 1999 تأثیر 1206 ثانیه MVIC بر دامنه کشش مفصل لگن، بونار2004 تأثیر 3،6 و 12 ثانیه MVIC در روش کششی HR بر دامنه کشش مفصل لگن را بررسی کردند و تفاوت معنیداری را بین دورههای زمانی مختلف MVIC در کوتاه مدت مشاهده نکردند. کار هاردی[1]1985، تنها تحقیقی است که در آن 6 ثانیه MVIC منجر به افزایش بیشتری در دامنه کشش نسب به 3 ثانیه در کوتاهمدت شده است.
در تحقیقاتی که اثرات بلندمدت (حدود 6 هفته)، دورههای زمانی مختلف MVIC بر افزایش دامنه حرکتی بررسی شده است، نتایج متناقضی بدست آمده است( رولاند 2003 و فهیمی 79) رولاند 2003 در تحقیقی، اثرات 5 و 10 ثانیه MVIC در روش کششی (CRAC-PNF) بر افزایش دامنه انعطاف در مفصل لگن را بررسی کرده نتایج نشان داد که زمان انقباض طولانیتر منجر به افزایش بیشتری در دامنه کشش میشود. فهیمی79 در تحقیق تأثیر 5، 10 و 15 ثانیه MVIC در روش کششی HR-PNF بر دامنه انعطاف مفصل لگن را با هم مقایسه کرد. نتایج تفاوت معنیداری را بین سه زمان 5، 10 و 15 ثانیه MVIC نشان نداد. اگرچه نتایج تحقیق حاضر و نیز فهیمی79، با نتایج تحقیق رولاند2003 همخوانی ندارد، اما شاید یکی از دلایل متناقض بودن نتایج استفاده از روش اندازهگیری دامنه انعطاف باشد، زیرا در تحقیق رولاند2003 دامنه انعطاف غیرفعال، در حالیکه در تحقیق حاضر و فهیمی79 دامنه انعطاف فعال ارزیابی شده است هرچند که روش کششی بکار رفته در این تحقیقات نیز فرق میکند.
افزایش انعطافپذیری در تحقیق حاضر (بطور میانگین 28 درصد) و نیز رولاند[2]2003 بطور میانگین 31 درصد، بالاتر از افزایش آن در تحقیقات کوتاه مدت دیگر (بونار2004 و نلسون1991) است. هرچند مقایسه نتایج انجام گرفته در این زمینه بدلیل تفاوت برنامههای کششی اعمال شده، روش اندازهگیری دامنه انعطاف و نیز مدت زمان اعمال برنامه تمرینی مشکل است. نتایج تحقیق حاضر و فهیمی79، پیشنهاد میکند که حفظ 15 ثانیه انقباض ایستا نسبت به 5 ثانیه حفظ آن مزیتی ندارد. بنظر میرسد استفاده از MVIC هنگام به کارگیری روشهای کششی PNF، بازتاب کششی را مهار میکند و باعث افزایش دامنه حرکتی میشود و احتمالاً بازتاب کششی معکوس (بازداری اتوژنتیک) میتواند فقط با 5 ثانیه MVIC و حتی کمتر از آن ایجاد شود. بنابراین، این اثر مهاری فعالیت عضلانی را کاهش داده و آسودگی عضلانی را به دنبال دارد؛ به طوری که عضله قادر به کشش بیشتری میشود. اگرچه روش کششی SRHR که در تحقیق اخیر مورد استفاده قرار گرفته است، بدلیل استفاده از انقباض درونگرای عضلات موافق، مزیت بازداری دوسویه و لذا حداکثر آسودگی عضلانی، عضله تحت کشش را به دنبال دارد (نلسون 1991) که بهتر است دورههای زمانی مختلف انقباض درونگرا در این روش کششی مورد بررسی قرار گیرد.
بورک و همکاران2000،[3] افزایش انعطافپذیری متعاقب تمرینات کششی PNF را به سازگاریهای ویسکوالاستیک[4] (کلاژن و الاستین درون واحد عضله ـ تاندون ـ نیام) و نیز سازگاریهای عصبی[5] نسبت دادهاند. در نتیجه. در تحقیق حاضر کاهش در تحریکپذیری واحد حرکتی[6] ناشی از تمرینات کششی SRHR-PNF ممکن است سبب طویلتر شدن واحد عضله ـ تاندون ـ نیام شده باشد. بنابراین، حفظ انقباض ایستا ممکن است سبب تغییر شکل در اجزاء غیرانقباضی عضله (نیام) شود (بورک 2000).
مدت و شدت انقباض ایستا احتمال میرود که بتواند میزان یا مدت مهار عضلانی را تحت تأثیر قرار دهد. رونالد2003. هوک و همکاران 1971 نشان دادند که اندامهای وتری گلژی درون عضله آستانه متفاوتی برای تحریک شدن در هنگام انقباض فعال یک عضله کشیده شده دارند. نبود تفاوت بین 5،10و15 ثانیه انقباض ایستا ممکن است بدلیل ایجاد بازتاب کششی معکوس و اثرات ویسکوالاستیکی باشد که در 5 ثانیه ابتدایی انقباض ایستا بوجود میآید. بنابراین، هرچند که هر سه برنامه تمرینی اعمال شده در تحقیق حاضر افزایش معنیداری را در دامنه حرکتی ایجاد کرده است، اما با استناد به نتایج این تحقیق مؤثرترین زمان MVIC برای ورزشکاران و افراد آسیب دیده 5 ثانیه میباشد؟ چرا که وقتی یک انقباض ایستای کوتاه مدت بتواند دامنه حرکتی را به اندازه یک انقباض طولانیتر افزایش دهد، طبیعتاً افراد تمایل دارند روش کوتاه مدت را استفاده نمایند.
پیشنهاد برخاسته از تحقیق
با توجه به یافتههای تحقیق، موارد ذیل پیشنهاد میشود:
1ـ با توجه به اثرات سودمند انعطافپذیری در پیشگیری از بروز صدمات ورزشی و نیز بهبود اجرای ورزشی، باید تمرینات کششی مختلف در برنامههای آمادگی جسمانی گنجانده شود. از سوی دیگر، با توجه به یافتههای تحقیقات پیشین از آنجائیکه کشش قبل از اجرای تمرینات اصلی، توانایی عضله در تولید نیرو را کاهش میدهد پیشنهاد میشود تمرینات کششی در انتهای برنامههای تمرینی اجرا شود.
2ـ چون یافتههای تحقیق اثربخشی قابل توجه تمرینات کششی PNF بر افزایش انعطافپذیری مفاصل را تأیید میکند آموزش اجرای صحیح روشهای مختلف این دسته تمرینات برای فیزیوتراپها، مربیان و معلمان ورزشی پیشنهاد میشود.
3ـ هنگام استفاده از تمرینات کششی PNF، استفاده از زمان طولانی MVIC ضرورتی ندارد، زیرا یک زمان کوتاه 5 ثانیهای MVIC در افزایش دامنه حرکتی مفاصل به اندازه 15 ثانیه MVIC مؤثر است و از آنجائیکه ورزشکاران ممکن است به یک دوره کوتاهتر MVIC بهتر و راحتتر نتیجه بگیرند، حفظ 5 ثانیه MVIC در اجرای تمرینات کششی PNF کافی بنظر میرسد.
[1] – Passive
[2] –
[3] – Burke et al
[4] – Viscoelastic adaptation
[5] – neural adaptation
[6] – motor pool excitability
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.