دریافت پایان نامه زمینه‌ها و چگونگی جنگهای موسوم به “ارتداد” یا رده

شامل 150 صفحه
فرمت word
حجم فایل 189KB
شناسه محصول: 907

قیمت دانلود فایل: 11.800 تومان

دسته:
  • دانشگاه شهید بهشتی
  • دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه تاریخ
  • پایان‌نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد، رشته تاریخ اسلام
  • فهرست منابع شامل: منابع دست اول، منابع دست دوم، منابع فقهی، دائره المعارف و نشریات

قسمتی از متن پایان نامه زمینه‌ها و چگونگی جنگ‌های رِدَّة

مقدمه

الف) اهمیت موضوع : ظهور اسلام منشاء تحولات بزرگی در تاریخ جهان گردید که بر همگان پوشیده نیست . تازیان در پرتو این آیین توانستند شاهنشاهی بزرگ ساسانی را از گردونه تاریخ خارج سازند و سرزمینهای بزرگی را از قلمرو روم شرقی تسخیر نمایند. اعراب به نام اسلام تمدن ایرانی را لگدمال تاراج خویش کردند، هر چند پس از مدتی بر ویرانه های آن به همت ایرانیان تمدن ایرانی- اسلامی دوباره پایه ریزی گردید. از آنجائیکه سرکوب شورشهای موسوم به ارتداد سرآغاز حرکت تهاجمی اعراب مسلمان به سرزمینهای  هم جوار بود، بررسی و تحلیل آن بخصوص نقشی که نتیجه این جنگها در ایجاد وحدت در میان اعراب شبه جزیره عربستان داشت اهمیتی فراوان دارد که متاسفانه در مطالعات تاریخی صدر اسلام مورخان معمولا از آن سرسری می گذرند.

سوای از مساله فوق، شناخت اینکه با وجودیکه اعراب در زمان حیات پیامبر اسلام را پذیرفته بودند،چرا پس از مرگ او به سرعت از این آیین برگشتند، خود مبحثی مهم است که موضوعی جالب و جذاب در زمینه مطالعه جامعه شناسی تاریخی برای ما فراهم می آورد.

جایگزینی دین اسلام به جای ادیان و باورهای دیگر در جامعه عربستان و فراگیر شدن آن نیز می تواند مبحثی جالب در حیطه جامعه شناسی دین باشد که هر چند موضوع مستقیم بررسی ما نیست ، اما از آن جاییکه تضاد دینی بهانه اصلی جنگهای موسوم به “ارتداد” می باشد بررسی تحولی که دین اسلام از این منظر ایجاد کرد و مقاومت در برابر آن، می تواند مقدمه لازمی برای این چالشها باشد که ما نیز به فراخور بحث نیم نگاهی بدان داشته ایم.

همچنین تفسیر و تحلیل این نبردها و تاثیری که در تحکیم مشروعیت حکومت مدینه ایجاد کرد ماده خام خوبی است برای تبیین چگونگی استقرار نظام سیاسی خلافت و بخصوص مباحثی که در پرتو چالشهای جانشینی در حیطه معرفتی اندیشه سیاسی در عالم اسلام  نزد اندیشمندان مسلمان پس از آن پدید آمد؛ و نیز در بازخوانی مجدد این رویدادها می توان تحلیل تاریخی متفاوتی از چگونگی سیر حوادث منتهی به جنگهای رده، چگونگی انجام آنها و نیز نتایج حاصله ارایه داد که نگارنده در اینجا کوشیده است به وسع اندک خویش بدان بپردازد.

ب) پیشینه موضوع : در خصوص جنگهای ارتداد سوای از منابع عمومی تاریخ اسلام و برخی از کتابهای توصیفی که پیرامون این موضوع مورخان مسلمان نوشته اند  و ما در معرفی منابع آنها را نقل کرده ایم ، منابع متاخری نیز در این خصوص به رشته تحریر درآمده است که برخی به زبان تازی و بعضی به زبان پارسی است ، اینها عمدتا به نقل روایی رویدادها اکتفا کرده و جز چند برداشت خاص فرقه ای از حوادث، جملگی تحلیل یکسانی از چرایی حوادث ارائه نموده اند که ما آنها را در فصل ” بررسی ایده های موجود در باب ارتداد” آورده ایم، ماخذ عربی موجود در دسترس ما در خصوص جنگهای ارتداد عبارتند از ”  حروب الرده” از محمد احمد باشمیل[1]؛ و ” حرکه الرده “[2] از علی العتوم؛ و ” حروب الرده” از زاهیه الدجانی[3] و نیز کتابی از محمد حسین هیکل درباره زندگی ابوبکر که در آن به جنگ های ارتداد نیز پرداخته شده است[4] ماخذی که در زبان فارسی بدین موضوع پرداخته اند عبارتند از ” تاریخ پیامبران دروغین در صدر اسلام” نوشته دکتر بحریه اوچ اوک که همانطور که از نامش پیداست تنها به مدعیان نبوت جنگهای ارتداد می پردازد، کتاب دیگری که در این خصوص نگاشته شده است ” جنگهای ارتداد و بحران جانشینی پیامبر (ص)” نوشته علی غلامی دهقی می باشد که علی رغم بررسی کلی جنگهای ارتداد، در مبحث تحلیلی این جنگها  جز ارایه یک دیدگاه شیعی که آن را نیز بررسی نموده ایم، تنها به ذکر ایده های عنوان شده در دیگر منابع اکتفا کرده است . پایان نامه ای تحت عنوان ” ریشه ها و ماهیت رده در یمن” در مقطع کارشناسی ارشد توسط ” محمد حسن اللهی زاده” در دانشگاه تربیت مدرس دفاع گردیده که آن نیز هم همانطور که از نامش پیداست، تنها قلمرو محدود یمن را مورد مطالعه قرار داده است و در باب ارایه دیدگاهی نوین همانند منبع قبل است.

پرسشها و مفروضات ( تئوری ها): پرسش اصلی ما در این تحقیق این است که دریابیم عامل اصلی ای که موجب پیدایش جنگ های “رده” شده چه بوده است اما در کنار آن پرسشهای فرعی دیگری مانند نحوه و دلیل به خلافت رسیدن ابوبکر و عوامل تثبیت کننده قدرت او ؛ دلایل حمایت قبایل منطقه حجاز از اسلام و عدم ارتداد آنان ؛ چرایی کامیابی اولیه برخی شورشهای ارتداد و پاسخ به چرایی ناکامی نهایی این شورشها را بررسی می نماییم.

مفروضات ما در این خصوص علاوه بر ایده های موجود مانند ریشه های اقتصادی ارتداد و پرهیز از پرداخت زکات، و نیز رقابت های قبیله ای و مخالفت با سلطه قریشیان بر دو ایده اصلی ، نخست تمایل جامعه عرب به بازگشت به وضع نخستین خویش و مخالفت با سلطه یک دولت مرکزی مقتدر که سلب کننده آزادی آنان است، و نیز تمایل برخی افراد فرصت طلب در بهره جویی از قدرت کاریزمایی قدرت پیامبر و جایگزینی خویشتن با تغییر و تبدیل شکل کاریزما از قبیله و آیین پیامبر به قوم و دین خویش استوار می باشد . که تمامی اینهادر بخش ” بررسی و نقد ایده های موجود در باب ارتداد” به تفصیل آمده است .

ت) چهارچوب نظری این تحقیق بر ایده های موجود در جامعه شناسی تاریخی تحلیل تحول طبقاتی جوامع و نیز جامعه شناسی سیاسی با استفاده از چارچوب تحلیلی ماکس وبر در باب ساخت سیاسی قدرتها و انواع سیادت ها مبتنی می باشد.

ث) سازماندهی مطالب: در این تحقیق پس از معرفی مختصر منابع به طرح پژوهش در مقدمه پرداخته  آنگاه در فصولی متفاوت، نخست به واژه شناسی مفهوم ارتداد به عنوان یک قضیه دینی و  انواع مختلف آن پرداخته سپس جهت رهیافت به مبحث اصلی زمینه های ایجاد ارتداد، تاریخ تحولات جامعه عربستان را به طور مختصر از منظرهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی ، دینی و فرهنگی پیش و پس از ظهور اسلام تا آستانه مرگ پیامبر و نیز زمینه های به قدرت رسیدن ابوبکر را بررسی نموده و سپس ایده های ارائه شده در خصوص ماهیت و دلیل جنگ رده را بیان و نقد، و در نهایت تحلیل خود را در این خصوص تشریح می نماییم.

در آخر نیز پس از شرح چگونگی حوادث و رخدادها با بیان نتیجه گیری نهایی خود از این بحث با آوردن منابع و ماخذ مورد استفاده رساله را به پایان می بریم.

در پایان گفتنی است در دسترسی به منابع تحقیق این رساله که بسیاری از آنها به زبان عربی بوده به واسطه نبود آنها در کتابخانه دانشگاه و حتی بعضاً کتاب فروشی های تهران برای تهیه ، ترجمه و تنظیم آنان با دشواریهای فراوان روبرو بوده ام .


پانویس مقدمه:

1 – حروب الرده، محمد احمد باشمیل ، ]بی جا[ : دارالفکر، 1979.

2- حرکه الرده ، علی العتوم، عمان: مکتبه الرساله الحدیثه، 1987 .

3- حروب الرده، د . زاهیه الدجانی: بیروت: لدار الکتاب العربی ، الطبعه الاولی 1417 ه-1997 م.

4- الصدیق ابوبکر، محمد حسنین هیکل ، القاهره: دارالمعارف، 1990.

Abstract

After the death of the prophet the new – muslim Arabs due to different reasons made revolts and disobediences against the central Government in many areas of the arabian peninsula the suppressing of the revolts was named in history as the “redda” wars. Historians have counted many different reasons for these disobediences such as prevention of paying “Zakat”, pretending being a prophet by some persons, Disobedience in Acceptance of “Ghoraish” tribc’s sovereignty and the claim of the non-suitability of “abubakr” for replacement of the prophet mohammad (PBUH).

But this research’s effort in addition to the reasons mentioned above is to present an analytic image of the policy of the Arab society during the prophet (PBUH)’s time when the scatterd arab tribes didn’t find following it pleasent for themselves and so made revolts for returning to their past situations after the prophet’s death.

In this thesis meanwhile studying the situations of the Arab society from different political, cultural, social and economic views in the threshold of the wars happening, the Basis of “abubakr” ‘s reaching to the caliphate and the role of the “Redda” wars in stabilization of his power will be considerd too. Also, after explaining the roots of these wars and areas that they happened, the important role of the people who lived in Hejaz in stabilization of islam under command of the “Ghoraish” tribe is brought and then the final analysis of the “Redda” wars is done.

فهرست

سپاس‌نامه — ث
مقدمه — 1
معرفی منابع — 5

بخش یکم: مبحث فقهی ارتداد — 9

ـ بررسی مفاهیم و انواع ارتداد و احکام مربوط به آنها — 9
ـ تعریف ارتداد — 9
ـ انواع ارتداد — 10
ـ شرایط احراز ارتداد — 13
ـ سیر تاریخی ارتداد در اسلام — 14
ـ ارتداد در قرآن — 17
ـ ارتداد در حدیث — 19
ـ راههای اثبات ارتداد — 21
ـ موجبات ارتداد — 22
ـ مجازاتهای ارتداد — 24

بخش دوم: تحولات جامعه عربستان از پیش از اسلام تا مرگ پیامبر

ـ موقعیت جغرافیایی مناطق درگیر در نبرد — 30
ـ وضعیت سیاسی جامعه عربستان در آستانه ظهور اسلام — 31
ـ وضعیت اقتصادی جامعه عربستان در آستانه ظهور اسلام — 34
ـ بافت فرهنگی و دینی جامعه عربستان در آستانه ظهور اسلام — 36
ـ نتیجه تحلیلی تحولات جامعه عربستان در آستانه‌ی ظهور پیامبر(ص) — 42
جامعه عربستان در آستانه مرگ پیامبر
ـ وضعیت جامعه عربستان در آستانه مرگ پیامبر — 45
ـ چگونگی ایمان اعراب و گسترش اسلام در شبه‌جزیره عربی — 47
ـ اشرافیت قریش و آیین اسلام — 49

بخش سوم: مساله جانشینی و وضعیت دولت اسلامی پس از مرگ پیامبر

ـ بررسی و نقد دیدگاههای مختلف درباره جانشینی پیامبر — 54
ـ زمینه‌های ذهنی به قدرت رسیدن ابوبکر — 59
زمینه‌های عینی به قدرت رسیدن ابوبکر — 60
ـ تدبیرها و ترفندهای ابوبکر در کسب و تحکیم قدرت — 65
ـ نتیجه‌گیری

بخش چهارم: ایده‌های انگیزه های ایجاد جنگ های ارتداد

ـ بررسی و نقد ایده‌های موجود در باب دلیل جنگ های رده — 68
ـ ماهیت جنگ‌های ارتداد در پرتو الگوی نظری — 72

بخش پنجم : جنگ‌های رده در نجد ، بحرین و عمان

ـ هجوم قبایل پیرامون مدینه — 84
ـ طلیحه — 86
ـ عقاید و تعالیم طلیحه — 89
ـ شورش‌های پراکنده پس از سرکوب طلیحه — 92
ـ سرکوب قبایل بنی عامر — 92
ـ نبرد جواء و سرکوب بنی سلیم — 93
ـ نبرد ظفر — 94
ـ مسیلمه — 95
ـ عقاید و تعالیم مسیلمه — 100
ـ سجاح — 103
ـ جدایی مالک بن نویر از سجاع و کشته‌شدنش به دستور خالد — 108
ـ نبرد دباء و سرکوب ارتداد عمان — 112
ـ ارتداد بحرین — 113

بخش ششم: جنگ‌های رده در یمن

ـ چگونگی قیام اسود عنسی و فرجام کار او — 117
ـ تعالیم و آموزه‌های دینی اسود عنسی — 120
ـ شورش قبس بن عبدیغوث بر سر امارت — 122
ـ برگشت مردم حضر موت و کنده از آیین اسلام — 124

نتیجه نهایی — 131
فهرست منابع — 134

بررسی مفاهیم و انواع ارتداد و احکام مربوط به آنها

“دین”یکی از انتخابهای مهم انسان در حیات فردی و اجتماعیش است و بیشترین مجاهدت ها نیز در تاریخ بشر حول محور و مفهوم دین صورت گرفته است.ادیان در کنار تلاش برای گسترش حوزه نفوذ خود سعی در حفظ و نگهداری پیروان خود دارند و پیشاپیش از تغییر و تبدل در رای پیروان خود جلو گیری می کنند و این معطوف به تقدسی است که در دین نهفته است.

برای جلوگیر ی از فرسایش سرمایه تقدس در نزد ادیان مهمترین ابزار برای مومنان،استفاده از سازوکارهای درون دینی برای معتقدان است.به عبارت دیگر به نحو پیشینی شروطی برای ورود به دین در نظر می گیرند که نقض آن می تواند پی آمدهای
ناخوشایندی برای “مومن بر گشته”داشته باشد.در ادیان مختلف به تناسب تنبیه هایی ویژه برای این موضوع در نظر گرفته شده است.دین اسلام به عنوان یکی از ادیان جهانشمول و فراگیر نیز قواعدی برای این”از دین برگشتگان” در نظر گرفته است.اما شاید یکی از اختلاف بر انگیز ترین موضوعات دینی اسلامی همین مساله باشد.اینکه چگونه این قاعده یا قواعد به وجود آمده است و برای این دسته از افراد چه تنبیهی باید در نظر گرفت.گذر زمان نیز بر پیچیدگیهای این مساله افزوده است.چون علاوه بر جنبه های ایمانی ابعاد کلامی ،فقهی و حتی سیاسی نیز پیدا نموده است و فهم هر چه دقیق تر آن را دچار مشکل ساخته است.اما این مساله تقریبا از سالهای حیات پیامبر در جامعه اسلامی رخ نمون شد و پس از آن منشاء بروز عقاید مختلفی در خصوص ارتداد در نزد مذاهب اسلامی گردید. به طور مشخص آنچه که محور این رساله می باشد بررسی ابعاد تاریخی و اندیشه ای جنگهای “رده” پس از رحلت پیامبر است. اما فهم تاریخی این موضوع امکان نخواهد داشت مگر ابتدا نظری گذرا بر مفهوم واژه ارتداد و مرتد و مشتقات آن داشته باشیم.به همین منظور در این فصل “معنا شناسی”ارتداد در حوزه های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد تا در ادامه کار فهم تاریخی جنگهای رده آسان تر صورت گیرد.

تعریف ارتداد

بهترین نقطه برای شروع در موضوعات کلامی-تاریخی تدقیق مفاهیم و واژههای کلیدی موضوع است.در گام نخست باید ببینیم که”ارتداد” به چه معناست. در علم اللغه ارتداد بر وزن افتعال به معنای بازگشت و رجوع می باشد[1] که در ادبیات دینی چون ریشه در قران دارد،غالبا بازگشت از دین مد نظر است.رده نیز که اسم مصدر از “ارتداد”است عبارت از خارج شدن از مذهب اسلام است.[2] مرتد نیز که اسم فاعل ارتداد می باشد معمولا به کسی گفته می شود که بعد از قبول اسلام ترک مسلمانی کند.از اسلام برگردد و خود را به کفر خویش برگرداند[3].

انواع ارتداد

در دین اسلام به تناسب عملکرد و نوع اندیشه افراد در بازگشت از دین قضاوت درباره آنها متفاوت است.اعتقاد به تقسیم بندی ارتداد و تعیین مجازات برای مرتد بر اساس آن تقسیم بندی ،از مشهورات،مسلمات،ویژگیها و مختصات فقه امامیه است[4] .اما فقهای اهل سنت اعتقادی به تقسیم بندی ارتداد و صاحب آن “مرتد”نداشته و در نزد آنان تفاوتی بین مرتد فطری و مرتد ملی که از مشهورترین تقسیمات ارتداد،در نزد شیعیان است؛وجود ندارد[5]. اصولا،اینان چنین تفکیکی را به رسمیت نمی شناسند.در ذیل،به انواع ارتداد که فقهای اهل شیعه بر اساس استفاده از روایات اسلامی و آثار ویژه ،به فطری و ملی تقسیم کرده اند[6] و احکام هر یک را متفاوت می دانند[7]، به اختصار اشاره می شود:

ارتداد فطری: ارتداد فطری که صاحبش “مرتدفطری”نامیده می شود،به ارتدادی گفته
می شود که شخص بر فطرت اسلام زاده شده باشد ولی بعدا کافر گردد[8]. منظور از عبارت “شخص بر فطرت اسلام زاده شده باشد”در تعریف مذکور آن است که در زمان انعقاد نطفه او پدر و مادرش یا یکی از ان دو مسلمان بوده و کودک مسلمان به دنیا آمده باشد[9]. در مورد زمان دقیق ارتداد فطری نیز چنین آمده است که شخص پس از بلوغ اسلام را پذیرفته و آنگاه از اسلام خارج گشته و کفر را برگزیند.[10]

در خصوص زاده شدن فرد بر فطرت اسلام نیز این نکته ضروری است اشاره شود که اگر بعد از انعقاد نطفه فرد ،یکی از والدین او مسلمان گردند و یا در دوران حاملگی ،یکی از آنها مسلمان شده باشد،حکم به فطری بودن مشکل است.[11]

پ – ارتداد ملی: ارتداد ملی که صاحبش “مرتد ملی” نامیده می شود به ارتدادی گفته می شود که شخص از ابتدا کافر بوده،سپس اسلام آورده و آنگاه از اسلام به کفر بر گشته باشد[12].مقصود از ابتدا کافر بوده در تعریف فوق آنست که در حال انعقاد نطفه ی او والدینش کافر بوده و بچه پس از به دنیا آمدن و به حد بلوغ رسیدن کفر را   بر گزیند. [13]در مورد زمان ارتداد نیز در این خصوص چنین آورده اند که فرد،پس از آنکه به حد بلوغ رسید کفر را برگزیند و سپس اسلام را انتخاب کرده و مجددا از اسلام برگردد[14]. تعریف دیگر از
“ارتداد ملی” و “مرتد ملی” چنین بیان می دارد که اگر بعد از انعقاد نطفه ی فرد و قبل از بلوغش ،یکی از والدین او مسلمان گردند و خود او پس از بلوغ مسلمان شود و آنگاه از اسلام برگردد[15].

در یک نگاه کلی و به زبانی ساده در مورد انواع ارتداد می توان گفت که مرتد کسی است که انعقاد نطفه اش در حالی بوده که پدر یا مادر یا هردوی آنها مسلمان بوده اند و او در خانواده ای مسلمان به دنیا آمده و نشو و نما کرده و پس از تمیز،نخستین اختیار او (هرچند با اظهار شهادتین)اسلام باشد،سپس دست از اسلام بردارد.در مقابل،مرتد ملی کسی است که نخستین انتخاب او از زمان تمیز و فهم عرفی کفر بوده،سپس اسلام می آورد و آن گاه از اسلام بر می گردد،اعم از اینکه پدر یا مادر او مسلمان باشند یا نباشند.

شرایط احراز ارتداد

درباره شرایط احراز ارتداد بین فقهای شیعه و علمای اهل تسنن اجماع و اتفاق نظر وجود ندارد و حتی این امر در بین علمای هر مذهب نیز صادق است.بسیاری از فقها و علمای مذکور در تعداد ،ترتیب،اهمیت و شروطی که برای ارتداد در هر مسلمانی لازم است،اختلاف نظر دارند.به طور مثال محقق حلی شرایط ارتداد را در سه مورد بلوغ،عقل و اختیار دانسته است و علاوه بر این در ترتیب اهمیت این شرایط نیز شرط بلوغ را مقدم بر بقیه می داند.[16] علی رغم عدم وجود اتفاق نظر بین فقها و علمای شیعه و سنی از مجموع سخنان آنان می توان برای تحقق ارتداد چهار شرط را بر شمرد که به شرح ذیل می باشد:

الف – بلوغ: هرگاه انسان به سنی برسد که دگرگونی ها در اندام و احساسات و اندیشه اش پدیدار گردد،چنین مرحله ای را “بلوغ” می گویند.[17] فقهای امامیه بلوغ را در ارتداد لازم دانسته و اظهارات ارتداد آمیز کودک را نادیده می گیرند.محقق حلی اولین شرط از شروط سه گانه را بلوغ دانسته است.[18] علمای اهل سنت نیز به فرق بین کودک ممیز و غیر ممیز قائلند.

آنان به اتفاق آرا معتقدند که ارتداد کودک غیر ممیز صحیح نیست.[19] اما در صحت ارتداد کودک ممیز بین مذاهب چهارگانه اهل سنت اختلاف است.حنفیه و مالکیه معتقدند که ارتداد کودک ممیز صحیح است.زیرا بلوغ شرط ارتداد نیست.[20] اما شافعیه معتقدند که ارتداد کودک ممیز صحیح نیست.حنبلی ها نیز در این زمینه دارای دو نظر و عقیده هستند.در نظر اول آمده است که در ارتداد بلوغ شرط نیست و بنابر این ارتداد کودک ممیز صحیح است(همانند ابی حنیفه)رای دیگر این است که اسلام کودک ممیز صحیح ولی ارتداد او صحیح نیست[21].

 ب – عقل: در اینکه عقل شرط تکلیف است،بین امامیه و اهل سنت اتفاق نظر وجود دارد.اهل سنت می گویند که ارتداد دیوانه صحیح نیست،چون عقل به ویژه در امور اعتقادی از شرایط اهلیت است.[22] علامه حلی و محقق حلی از فقهای امامیه نیز عقل را از شرایط تحقق ارتداد دانسته اند[23].روایت صحیحه نیز دلالت بر این شرط دارد.امام باقر(ع)می فرماید که امر و نهی و مجازات و ثواب خداوند برای انسان به خاطر وجود عقل است[24].

 پ – اختیار: مذاهب چهارگانه اهل سنت به اتفاق آرا معتقدند که حرف یا عمل کفرآمیزی که از روی اکراه و اجبار باشد موجب ارتداد نمی گردد.استدلال فقهای اهل سنت به آیه 106 سوره نحل است که خداوند خشم و غضب خود را برکسانی قرار داده است که با اختیار و رضا و رغبت کافر شوند[25].

فقهای امامیه نیز علاوه بر روایاتی که در آنها قلم تکلیف از مکر و مضطر برداشته شده است ، به همان آیه سوره نحل استناد کرده و معتقدند که اگر مسلمان مجبور به گفتن کفر و کلمه کفر آمیز شود،حکم کفر بر او نمی شود.[26]

ت –  قصد: چهارمین شرط از شرایط ارتداد”قصد”است.منظور از قصد این است که کسی سخن کفرآمیز می گوید و از روی قصد و انگیزه و توجه به معانی الفاظ،آن کلمات را به زبان آورده باشد.برخی از فقها “قصد”را به عنوان شرطی از شروط تحقق ارتداد ذکر نکرده اند. این عدم ذکر شاید بدان علت باشد که فقها ارتداد را که حاکی از باور و عقیده باشد، موجب حکم می دانند،زیرا رد جاحدانه حجت ارتداد است و لذا در نظر آنان نیازی به ذکر آن نبوده است[27].

سیر تاریخی ارتداد در اسلام (نمونه های تاریخی ارتداد)

یکی از منابع مهم صدور حکم در دین نگاه به وقایع و ذکر شواهد تاریخی در دوره نخستین دین که شامل حیات نبی و صحابه ایشان می باشد است.اگر نمونه های تاریخی ارتداد در اسلام با اسناد و منابع متقن ارائه گردد می تواند کمک شایانی برای فهم بهتر مراد و منظور دین اسلام و الفاظ روایات در این زمینه نماید.همچنین تبیین و تحلیل بسترهای تاریخی صدور روایات که منبع اصلی احکام در فقه اسلامی است از دیگر راهبردهای سیر تاریخی ارتداد در اسلام می باشد.

ذکر این نکته ضروری است که واژه “ارتداد”پس از پیامبر جای خود را در فرهنگ اسلامی باز کرد.اما استفاده از این مفهوم در زمان خود پیامبر نیز وجود داشته است.آنگونه که از متون تاریخی به دست می آید پس از فتح مکه تا زمان رحلت پیامبر آن حضرت دستور قتل چهار نفر که مسلمان بوده و سپس از اسلام برگشتند،صادر کرده است.

نفر اول عبدالله بن خطاب از اصحاب پیامبر بود که پس از کشتن غلامش،به جرم آماده نکردن غذا،مرتد گشت و به مشرکان پیوست.لذا رسول خدا دستور قتل او را صادر کرد که به دست سعید بن حریث مخزونی وابوبرزه انجام شد.

نفر دوم  عبدالله بن سعد بن ابی سرح از کاتبان وحی بود که به جرم خیانت در نگارش وحی،مرتد گشت و لذا دستور قتل او از سوی رسول خدا صادر گشت.

مقیس بن صبابه نمونه دیگری است که پس از آنکه برادرش از روی خطا به دست یکی از مسلمانان کشته می شود،از دین اسلام خارج شده و مرتد می گردد.لذا حکم ارتداد او از سوی رسول خدا صادر می گردد که بعد از فتح مکه کشته می شود.

مورد چهارمی که رسول خدا برای او دستور قتل صادر کرد،زن مسلمانی به نام ساره بود که با پنهان کردن نامه ارسالی برای قریش در میان موهای خود قصد داشت که آنها را از تصمیم پیامبر مبنی بر فتح مکه آگاه کند.خداوند پیامبر را از این توطئه آگاه کرد و پیامبر اسلام علی (ع) و زبیر را به دنبال او فرستاد[28].

نمونه های مذکور تنها مواردی است که صدور قتل آنها توسط پیامبر به سبب ارتداد آنان بوده است.البته نکته جالب توجه این است که عامل عقیدتی کمترین نقش را در صدور این احکام داشته است.و دلایلی چون قتل،خیانت و جاسوسی هر یک از آنان در صدور حکم نقش زیادی داشته است. نکته مهم دیگر این که ارتداد در صدر اسلام ارتداد فکری نبوده بلکه بیشتر جنبه سیاسی-اقتصادی یا قومی و قبیله ای بوده است[29].

ارتداد در قرآن

تعمق در آیات قرآن و شان نزول و معانی آنها می تواند نقش بنیادینی در شناخت ارتداد،مظاهر،مصادیق و احکام آن داشته باشد و اساسا این آیات ریشه و اساس روایات و دیگر احکام فقهی ،در زمینه ارتداد و مرتد قرار گرفته است.با مطالعه دقیق در آیات قرآن در می یابیم که این لفظ و مشتقات آن هفت بار در قرآن در سوره های مختلف ذکر شده است که به اختصار به شرح ذیل می باشد.

1_ و لا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم ان استطاعو و من یرتد منکم عن دینه فیمت و هو کافر فاولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخره و اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون”کافران پیوسته با شما مسلمانان نبرد کنند تا آنکه بتوانند شما را از دین خود برگردانند،پس هر که که از شما از دین خود برگردد و در حال کفر باشد تا بمیرد،اعمال چنین اشخاصی در دنیا و آخرت ضایع و باطل گردد و آنان اهل جهنمند و در آن همیشه معذب خواهند بود[30].

2_ یا قوم ادخلو الارض المقدسه التی کتب الله لکم و لاتردوا علی ادبارکم فتنقلبوا خاسرین”ای قوم به سرزمین مقدسی که خدا در سرنوشت شما مقرر کرده داخل شوید و پشت به حکم خدا مکنید که زیانکار شوید[31].

3_ یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم ذلک فضل الله یوتیه من یشاء والله واسع علیم”ای اهل ایمان هر که از شما از دین خود مرتد شود به زودی خدا قومی را که دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مومنان فروتن و به کافران سرفراز و مقتدرند به نصرت اسلام بر می انگیزد که در راه خدا جهاد کنند و در راه دین از ملامت و نکوهش احدی باک ندارند.این است فضل خدا هر که را خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع و نامنتهاست و بر احوال هر که استحقاق آن را دارد تواناست[32].

4_ ود کثیر من اهل الکتاب لو یردونکم من بعد ایمانکم کفارا حسدا من عند انفسهم من بعد ما تبین لهم الحق فاعفوا و اصفحوا حتی یاتی الله بامره ان الله علی کل شیء قدیر”بسیاری از اهل کتاب آرزو و میل آن را دارند که شما را از ایمانتان به کفر برگردانند و به سبب حسدی که بر ایمان شما برند،بعد از آنکه حق بر آنها آشکار گردید.پس اگر از آنها به شما مسلمین ستمی رسید در گذرید و مدارا کنید تا هنگامی که فرمان خدا “به جنگ یا صلح” برسد که البته خدا بر هر چیز قادر و تواناست[33].

5_ ان الذین ارتدوا علی ادبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی الشیطان سول لهم و املی لهم”آنان که پس از بیان شدن راه هدایت بر آنها باز به دین پشت کرده و مرتد شدند،شیطان کفر را در نظرشان جلوه گر ساخت و به آمال و آرزوهای دراز فریبشان داد[34].

6_ یا ایهاالذین امنوا ان تطیعوا فریقا من الذین اوتوا الکتاب یردوکم بعد ایمانکم کافرین”ای کسانی که ایمان آورده اید،اگر از گروهی از اهل کتاب اطاعت کنیدشما را از ایمانتان به کفر باز می گردانند[35].

7_ یا ایها الذین آمنوا ان تطیعوا الذین کفروا یردوکم علی اعقابکم فتنقلبوا خاسرین”ای کسانیکه ایمان آورده اید،اگر از آنهایی که کافر شدند فرمان برید شما را به آیین پیشین بر می گردانند،پس زیانده بازمی گردید[36].

ارتداد در حدیث

بین ارتداد در قران و ارتداد در روایات و احادیث در بسیاری از موارد تفاوت وجود دارد و این تفاوتها با تعمق و بررسی در علت اظهار روایات و احادیث به روشنی قابل تشخیص است.

البته در برخی از موارد نیز آیه های ارتداد در قرآن و روایات و احادیث با هم منطبق هستند. در ذیل به مهمترین احادیثی که در خصوص “ارتداد و مرتد”باقی مانده است؛اشاره می شود.

1_ عن محمد بن مسلم قال سالت ابا جعفر(ع)عن المرتد؟فقال “من رغب عن الاسلام و کفر بما انزل علی محمد بعد اسلامه”در روایت صحیحه محمد بن مسلم آمده است که از امام باقر(ع)معنی مرتد را سئوال نمودم که حضرت فرمود:مرتد کسی است که از اسلام اعراض کرده و به آن چه که بر پیامبر خدا نازل گشته کفر بورزد[37].

2_ عن محمد بن مسلم عن ابی جعفر فی حدیث قال:من جحد نبیا مرسلا نبوته و کذبه فدمه مباح قال فقلت ارایت من جحد الام منکم ما حاله؟فقال من جحد اماما من الله و بری منه و من دینه فهو کافر مرتد عن الاسلام” محمد بن مسلم از امام باقر(ع)نقل می کند که کسی که نبوت پیامبر مرسلی را انکار کند خونش مباح است.راوی می گوید پرسیدم کسی که منکر امامت شما (امامان)باشد در چه حالی است؟حضرت فرمود:کسی که منکر امامی گردد که از سوی خدا تعیین شده و از او و دین او بیزاری جوید همو کافر بوده و مرتد از اسلام شمرده می شود[38].

3_ عن عمار الساباطی قال سمعت ابا عبدالله علیه السلام یقول:کل مسلم بین مسلمین ارتد عن الاسلام و جحد محمد نبوته و کذبه فان دمه مباح لمن سمع ذلک منه و امراته بائنه منه یوم ارتد و یقسم ماله علی ورثته و تعتد امراته عده المتوفی عنها زوجها و علی الامام ان یقتله و لا یستتیبه”عمار سابطی می گوید: از امام صادق(ع)شنیدم که می فرمود که هر مسلمانی از مسلمین که از اسلام برگردد و منکر نبوت پیامبر اسلام شده و او را تکذیب کند،خونش بر هر کس که این سخنان را بشنود مباح است و به مجرد ارتداد،زنش از او جدا شده و اموالش بین ورثه اش تقسیم می شود و همسرش عده وفات نگه می دارد و بر امام لازم است که او را بکشد و از او توبه نخواهد[39].

چنانچه مشاهده می شود در روایات ذکر شده موضوع احکام ارتداد صرف تغییر عقیده نیست بلکه انکاری است که همراه با علم به حقانیت اسلام باشد و در غیر این صورت اطلاق ارتداد بی مورد است.

در مورد مجازاتهایی که برای ارتداد و صاحب آن (مرتد) در احادیث آمده است؛می توان سه نوع نگرش را مشاهده نمود.در نگاه اول احادیثی قرار دارند که بطور مطلق کیفر ارتداد را قتل می دانند.احادیث نوع دوم بطور مطلق دلالت بر توبه دادن مرتد داشته و در صورت عدم پذیرش حکم به قتل او می دهند.در نگاه سوم نیز احادیثی وجود دارند که بین مرتد ملی و مرتد فطری فرق گذاشته و حکم مرتد فطری را قتل دانسته و حکم مرتد ملی را توبه و در صورت عدم پذیرش توبه(استتابه)قتل قلمداد کرده اند.برخی روایات دسته سوم را شارح و مقید روایات دسته اول و دوم قرار داده و گفته اند که مقصود از روایات دسته ی اول مرتد فطری است و مقصود از روایات دسته دوم مرتد ملی است.

راههای اثبات ارتداد

راههای اثبات ارتداد همان راههایی است که برای اثبات موضوعات و عناوین در منابع فقهی آمده است و آن عبارت است از:1-اقرار متهم 2- بینه 3-شیاع 4-علم قاضی.

1_ اقرار متهم: اقرار اثبات کننده ارتداد است. در مورد نفوذ اقرار نیز شرایط ارتداد(بلوغ،عقل،اختیار و قصد)لازم است.عده ای از علما و فقها معتقدند که اقرار متهم باید دوبار صورت گیرد و عده ای دیگر اثبات ارتداد را با یک مرتبه اقرار دانسته و نیازی به تکرار آن نمی بینند[40].

2_ بینه یا شهادت عدلین: اگر متهم به عللی اقرار نکرد با شهادت عدلین احکام ارتداد در مورد او جاری می گردد.منظور و مقصود از “عدلین”نیز دو مرد عادل می باشد و لذا با این تعریف ،شهادت زنان خواه منضم با شهادت مردان باشد و خواه به صورت مستقل،پذیرفته نیست.[41] البته بنا به گفته کاشف الغطا شهادت شهود زمانی پذیرفته است که عدالت آنها برای حاکم ثابت باشد[42].

3- شیاع: اگر وضعیت شخص مرتد به گونه ای باشد که عموم افراد متوجه حرکات و افعال انکار آمیز او شوند،در این صورت،قاضی نیازی به شهادت عدلین ندارد.زیرا این حالت برای او یقین آور است و می تواند حکم ارتداد را در مورد او به اجرا در آورد.

4-علم قاضی:علم قاضی یکی از مهمترین راههای اثبات ارتداد است. بنا به اجماع و اتفاق نظر بسیاری از فقها قاضی در همه اقسام حقوق الله و حقوق الناس مجاز است به علم خود عمل کند و ظاهر حصر مذکور تنها در جایی است که قاضی علم نداشته باشد[43].

موجبات ارتداد

با وجود اختلاف نظر فقهای اهل سنت و تشیع از یکسو ،و از سوی دیگر عدم اتفاق نظر علمای هر یک از مذاهب مذکور،می توان موجبات ارتداد را در سه قسم بیان کرد:

1-انکار اسلام 2-انکار ضروری دین 3-دشنام به انبیا.

انکار اسلام: اگر کسی اصول دین را انکار نماید،یعنی الوهیت یا توحید را منکر شود و یا رسالت پیامبر اسلام را انکار نماید و آن حضرت را نیز تکذیب نماید و به انکار معاد و روز رستاخیز نیز بپردازد موجبات ارتداد را فراهم کرده است.[44]

انکار ضروری دین: غالب فقها انکار ضروری دین را موجب ارتداد می دانند و در اینکه انکار ضروری دین موجب ارتداد است اتفاق نظر وجود دارد.[45] منظور از ضروری دین نیز از دیدگاه ایشان آنست که اموری که جزو دین بودنش نیاز به استدلال و دقت نداشته باشد و یا جزو دین بودنش را هر مسلمانی بداند.مگر اینکه آن نزد تازه مسلمان باشد[46].

برخی از فقها معتقدند که انکار ضروری دین،به خودی خود ،سبب ارتداد نمی شود و ملاک ارتداد آگاهی فرد و اعتقاد اوست.یعنی اگر شخصی چیزی را که می داند جزو اسلام است منکر شود؛مرتد است خواه آن چیز ضروری باشد و خواه غیر ضروری.زیرا انکار یک مساله از دین اسلام مساوی است با تکذیب پیامبر اسلام(ص)[47].برخی برای انکار ضروری دین موضوعیت قائلند و می گویند انکار ضروری دین فی نفسه موجب ارتداد و کفر است؛چه آگاه به پیامد آن باشد چه نباشد.چه نتیجه و برگشت آن انکار خدا و رسول باشد یا نباشد.[48] مستند آنان نیز روایاتی از امام محمد باقر(ع) و امام موسی بن جعفر(ع) است.امام باقر(ع)فرمود “کسی که نماز واجب را ترک کند کافر می باشد”[49]و امام موسی بن جعفر(ع)فرمود کسی که وجوب حج را منکر شود کافر است[50].

در مجموع می توان گفت که انکار ضروری خاصی از دین موجب ارتداد است که ملازم با انکار یا تکذیب رسول خدا یا تنقیص شریعت مطهرش گردد، یا گفتار و یا کرداری از او صادر شود که مقتضای آن کفر به شریعت باشد[51].


پانویس:

[1] – ابن فارس، ابی الحسین احمد بن فارس بن زکریا؛ معجم مقاییس اللغه؛ قم، مکتبه الاعلام الاسلامی ؛ 1404 ج2 ؛ ص 386.

[2] – دهخدا ،علی اکبر ،لغت نامه،تهران،سیروس، ص337.

[3] – برای اطلاعات بیشتر بنگرید به : ابن فارس، پیشین، ص 386 ؛ ابن قدامه ؛ ابن محمد عبدالله بن احمد بن محمود ، المغنی و الشرح الکبیر ، بیروت، دارالفکر، 1404 ج 10 ص 74 ؛ علامه حلی، تحریرالاحکام ،[بی جا] موسسه طوس ، [ بی تا] ص 235؛ اصفهانی ، راغب، ابی القاسم الحسین بن محمد ، المفردات فی غریب القرآن، ]بی جا[ دفتر نشر کتاب ، 1404، حرف الدا.

[4] – در میان فقهای امامیه تنها ابن جنید اسکافی ( متوفی 381) معتقد بود که مرتد یک قسم بیشتر ندارد که از دیدگاه علمای امامیه، افکار او متأثر از علمای اهل سنت و اکتفاء به نقل قول ها بوده است. رجوع شود به: نجفی، شیخ محمد حسن، جواهرالکلام، تهران: اسلامیه، 1362ج41، ص 608.

[5] – شافعی ، ابی عبدالله محمد ادریس، الام، بیروت: دارالمعرفه،]بی تا[، ج6 ص 178.

[6] –  البته لازم به توضیح است که در قرآن چنین توضیح و تفکیکی نیامده است و این بیشتر در مباحث فقهی مطرح گردیده است.

[7] – پاشایی، محمد، ارتداد، تهران: انتشارات لوح محفوظ، 1380 ص 33.

[8] – شهید ثانی، مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام، قم: بصیرتی، ]بی تا[ ص 358؛ طوسی، ابن جعفر محمد بن الحسن بن علی ، الخلاف، در السلسله الینابیع الفقهیه، ج 31 ص 59.

[9] – کاشف الغطا، شیخ جعفر، کشف الغطا عن مبهمات الشریعه الغرا، اصفهان، مهدوی ، [بی تا] ص 418.

[10] – خمینی، سید روح الله، تحریرالوسیله، قم : اسماعیلیان[بی تا] ج 2، نثاب الارث، مساله 10 ص 329 ؛ پاشایی، محمد، همان، ص 34-33.

[11] – کاشف الغطا، همان ص 418.

[12] – طوسی، ابن جعفر، همان، ص59.

[13] – خمینی، سید روحالله، همان، ص 329.

[14] – پاشایی، محمد، همان، ص 34-33

[15] – کاشف الغطا، همان، ص 418.

[16] – حلی، محقق، ابوالقاسم نجمدالدین جعفر بن الحسن، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام ،  بیروت : اعلمی، ]بیتا[ ج 4 ص 962).

[17] – نجفی، شیخ محمد حسن، همان، ج26 ص 4.

[18] – محقق حلی، همان، ج4 ص 962.

[19] – عوده، عبدالقادر، التشریع الجنایی الاسلام، بیروت: دارالکتاب العربی، [بی تا] ج 2، ص 715.

[20] – جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت: دارالاحباء التراث العربی، [ بی تا] ج 5، ص 434.

[21] – عوده، عبدالقادر، همان، ص 716.

[22] – پیشین، ص 713.

[23] –  ولایی، عیسی، ارتداد در اسلام، تهران: نشر نی ، 1380، ص 116.

[24] – طبا با یی، جامع احادیث الشیعه، ج1، ص 342.

[25] – عوده، عبدالقادر، همان ص 718.

[26] – طوسی، ابی جعفر، المبسوط در السلسله الینابیع الفقه، همان ج 31 ص 180.

[27] – شهید ثانی، زین الدین بن علی بن احمد بن محمدبن جمال الدین بن تقی الدین بن صالح  بن شرف العاملی، الروضه البهیه فی شرح المعه الدمشقیه، تهران، اسلامیه، [بی تا] ج5، ص 342 خمینی، سید روحالله، همان، ص 446.

[28] – ابن هشام ، ابو محمد عبد الملک بن هشام بن ایوب الحمیری، السیره النبویه ، لبنان، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی ، 1355 ج4 ص 40.

[29] – اردبیلی، سید عبدالکریم موسوی، فصلنامه حکومت اسلامی، شماره 13 ص 17 و 20

[30] – قرآن کریم، سوره بقره، آیه 217.

[31] – قرآن کریم، سورة مائده، آیة 21.

[32] – قرآن کریم، سورة مائده، آیة 54.

[33] – قرآن کریم، سورة بقره، آیة 109.

[34] – قرآن کریم، سورة محمد، آیة 25.

[35] – قرآن کریم، سورة آل عمران، آیة100.

[36] – قرآن کریم، سورة آل عمران، آیة 149.

[37] – عاملی محمد بن حسن الحرالعاملی،وسائل الشیعه الی تحصیل الشریعه، [بی جا]، الاسلامیه، 1401 ج 18، باب 1 ، ص 544.

[38] – پیشین، ص 544.

[39]– کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی فی الفروع، تهران: الاسلامیه، [بی تا] ج 7 ص 257، صدوق، محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی، من لا یحضره الفقیه، ]بی جا[، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم ج 3 ص 98.

[40] – خمینی، سید روح الله، همان، ج 2 ، ص 446؛ شهید اول، شمس الدین محمد بن مکی العاملی، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، قم: جامعه مدرسین، 1414، ج 2، ص 52، حلی ، علامه، تحریرالحکام، [بی جا] موسسه طوس، [بی تا] ص 237.

[41] – خمینی، سید روح الله، همان، ج 2 ، ص 496؛ علامه حلی، پیشین، ص 237.

[42] – کاشف الغطا، همان، ص 417.

[43] – نجفی، شیخ محمد حسن، همان، ج 4 ، ص 90، محقق حلی ، همان، ج 4 ص 866.

[44] – جزیری، عبدالرحمن، همان، ج4 ص 331؛ ابن قدامه، المعنی و الشرح الکبیر، ج 10، ص 100-72؛ شهید اول، همان، ج2 ص 51 با کاشف الغطاء ، همان ص 173

[45] – نجفی، شیخ محمد حسن ، همان، ج 6 ص 46.

[46] – بجنوردی، السید میرزا حسن ، القواعد الفقهیه، قم، اسماعیلیان، 1410 هـ ق چاپ دوم ج 5 ص 213.

[47] – مجله حوزه، ش 41 ، 1369 ش ، ص 80 ؛ نراقی، احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، قم: ستاره، [بی تا] ج 1 ص 207، نجفی، شیخ محمد حسن، همان کتاب، ج6 ص 47.

[48] – نجفی، شیخ محمد حسن، همان، ج 6 ص 47.

[49] – عاملی، محمد بن حسن الحر، عمان، ج 3 ص 28.

[50] – پیشین، ج8، ص 10.

[51] – ولایی، عیسی، همان کتاب ص 76.


نتیجه نهایی

در خصوص پاسخ به این پرسش که دلایل موفقیت ابتدایی شورشهای ارتداد چه بود و چرا شورشهایی به این گستردگی به این سرعت فروکش کرد می‌توان دلایل زیر را برشمرد.

هر چند دولت اسلامی در زمان پیامبر دولتی فراگیر بود، اما گستره قدرت آن، چنان نبود که بتواند کنترل تمام مناطق تازه مسلمان را در دست داشته باشد، چرا که دولت مرکزی در مناطق تحت نفوذ سپاهی نداشت و تنها نمایندگان دولت که چند فردمشخص بودند جهت نظارت بر جمع‌آوری زکات و نیز آموزش امور دینی حضور داشتند و در برخی موارد نمایندگان دولت مرکزی از میان خود افراد قبیله انتخاب می‌شدند. در تمام این شورشها جز مواردی اندک شاهدیم که افراد یک قبیله به سرکردگی رئیس خود از آیین اسلام برمی‌گردند اما در مورد شورش اسود در یمن و تسلط او برشهر صنعا می‌بینیم که او در راس قبیله خود می‌تواند بر تمام یمن سیطره پیدا کند که این ناشی از آن بود که پس از اسلام آوردن یمنیان برای مناطق مختلف فرماندهانی جداگانه از مدینه تعیین گردید که  نظارت شهر صنعا بر دیگر مناطق را از بین برد. از این رو اسود در ابتدای قیام خود فرصت یافت تا با استفاده از ناهماهنگی مناطق مختلف به سرعت آن مناطق را تسخیر کرده و سپس بر شهر صنعا دست پیدا کند.

نکته قابل توجه دیگری که در تمام این شورشها به چشم می‌خورد حالت تدافعی تمام این قیامها به جز مورد طلیحه است که تنها او قبایل هم‌پیمان خود را برای فتح مدینه گسیل کرد و دیگران یا اندیشه تهاجم به مدینه را نداشتند یا توان آن را و در نتیجه این امر به دولت مدینه فرصت کافی را برای تجهیز و اعزام قوا به سوی آنان می‌داد. علی رغم گستره جغرافیایی شورشها همه مردم آن نواحی در مخالفت با دولت مرکزی یکدست نبودند و چه بسا با مهاجمان برای سرکوب مخالفان همدست می‌شدند و این مورد از توان مقاومت قبایل مخالف می‌کاست. نکته دیگری که موجب موفقیت دولت مدینه در سرکوب شورشها گردید این بود که مخالفان در مقابله با دولت مرکزی هیچ‌گونه پیوند و هماهنگی با هم نداشتند. اما در عوض قبایل حجاز در مقابله با آنان یکپارچه و یکدست عمل می‌کردند.

همانطور که دیدیم کسانی که پس از مرگ پیامبر سر به شورش و نافرمانی از حکومت مدینه برداشتند با ایده‌های متفاوتی دعوی خود را ابراز می‌کردند. و در امر جایگزینی خود به جای پیامبر هر یک سعی می‌کرد به جلوه‌ای از ویژگیهای او تمسک جوید، آنانی که در امر کاهنی سررشته داشتند می‌کوشیدند تا با انجام کارهای خارق‌العاده جنبه کاریزمایی نبوت او را کسب کنند که دعوی تمام پیامبران دروغین از این دست بود و برخی با توسل به نژاد و تبار خویش، شخصیت قومی پیامبر و قریش را به چالش می‌طلبیدند و بدین نحو سعی در تجدید امارت و سلطنت پیشین خاندان خود داشتند، مانند اشعث‌بن‌قیس‌کندی، و برخی از مقاومت‌ها نیز صرفا واکنشی بود در برابر یکپارچه‌سازی حاکمیت مانند مورد شورش‌های دباء و بحرین.

نتایج مختلفی را از پرتو جنگ‌های رده می‌توان ارزیابی کرد. این جنگ‌ها از لحاظ داخلی موجب تثبیت قدرت ابوبکر و حاکمیت قبیله قریش گردید. یکپارچگی سیاسی را در جامعه عربستان تضمین کرد و جامعه را از حالت قبیله‌ای به حکومتی فراگیر سوق داد. جریان سقیفه که منجر به خلافت ابوبکر گردید نیز دستاوردهای سیاسی و دینی خاصی داشت، سخن ابوبکر به نقل از پیامبر که فرمانروایان از قریش هستند از لحاظ کلامی نخستین باری بود که برای اثبات ادعا به حدیث استناد می‌گردید و دستاورد سیاسی آن ایجاد اندیشه سیاسی ضرورت قریشی بودن خلیفه بود که تأثیر خود را در تمامی نحله‌های فکری مسلمانان به جز خوارج بر جای گذاشت.

نتیجه مهم دیگری که از جنگ‌های رده به دست آمد، دریافت حاکمان مدینه به این امر بود که در دراز مدت توان تداوم وضع موجود و امکان سلطه خویش بر اعراب را ندارند از اینرو برای پیش‌گیری از بحران‌های بعدی سیاست انتقال بحران از درون به بیرون را در دستور کار قرار دادند. همانگونه که وقوع جنگ‌های ارتداد بر بحران ناشی از اختلاف صحابه در امر جانشینی پیامبر پایان داد و موجب گردید که علی(ع) مدعی سرسخت جانشینی در کنار ابوبکر در برابر مرتدان مهاجم به مدینه بایستد، سیاست اعزام قوا به مرزها و در نتیجه فتوحاتی که پی‌درپی نصیب مسلمانان می‌شد، موجب گردید که اعراب بر باور به اسلام بایستند و در راه آن جان‌فشانی نمایند و در نتیجه تسلط دولت مرکزی را بر قبایل تسهیل و تثبیت نمود.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “زمینه‌ها و چگونگی جنگهای موسوم به “ارتداد” یا رده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ابتدا محصولات مورد علاقه خود را به سبد خرید اضافه نمایید.
  • سپس روی آیکون سبد خرید کلیک کنید.
  • محصولات داخل سبد خرید و مجموع مبلغ قابل پرداخت در صفحه تسویه حساب به شما نمایش داده می شوند.
  • فرم تسویه حساب را تکمیل کرده و روش پرداخت خود را انتخاب نمایید.
  • می توانید با استفاده از درگاه های پرداخت آنلاین خرید خود را تکمیل نمایید.
  • پس از تکمیل خرید می توانید به فایل های محصول دسترسی داشته باشید.
  • در صورت داشتن حساب کاربری می توانید سوابق خرید خود را در پنل کاربری خود مشاهده نمایید.
تماس با پشتیبانی